سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ |۱۷ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 19, 2024
مصاحبه با حجت الاسلام مشکانی دبیر سند الگوی پیشرفت

حوزه/ تجمیع بیش از ۱۰.۰۰۰ کاربرگ  تولیدی و ارائه در قالب کتاب جمع‌بندی نظرات اندیشمندان پیرامون سند الگو به همراه ۹ جلد پیوست که مورد تقدیر مقام معظم رهبری حفظه‌الله قرار گرفت.

خبرگزاری حوزه، / ۲۲ مهرماه سال ۱۳۹۷، مقام معظم رهبری در چهلمین سال عمر انقلاب اسلامی، در پی تدوین الگوی پایه‌ی اسلامی ایرانی پیشرفت که در آن، اهم مبانی و آرمان‌های پیشرفت و افق مطلوب کشور در پنج دهه‌ی آینده، ترسیم و تدابیر مؤثر برای دستیابی به آن طراحی شده است، دستگاه‌ها، مراکز علمی، نخبگان و صاحب‌نظران را به بررسی عمیق ابعاد مختلف سند تدوین‌شده و ارائه‌ی نظرات مشورتی جهت تکمیل و ارتقای این سند بالادستی فراخواندند.

حوزه علمیه، از جمله دستگاه هایی بود که معظم له آن را در این عرصه مأمور کردند و حوزه نیز تمام قد در این عرصه برخاست و در تلاشی مضاعف، به ندای رهبری لبیک گفت. ماحصل تلاش‌های حوزه و حوزویان ارائه نظرات علمی نقادانه و پیشنهادات کاربردی در قالب‌های اختصاصی بود که طی فرایند تحلیل و فراتحلیل ستاد حوزوی سند الگو در قالب کتابی دربردارنده انتقادات کلان، فرابخشی و بخشی و همچنین پیشنهادات کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بود که به صورت منطقی عمل بدان به بازنویسی، اصلاح و ارتقاء سند الگوی کنونی خواهد انجامید. این جریان‌سازی و تلاش حوزویان که در قالب فوق نمود یافته بود مورد تقدیر مقام معظم رهبری حفظه‌الله قرار گرفت.

در راستای معرفی این خدمات ارزشمند حوزویان و آگاهی با روند فعالیت‌ها، در  خبرگزاری حوزه مصاحبه‌ای با حجت‌الاسلام عبدالحسین مشکانی، دبیر علمی ستاد حوزوی ترویج و ارتقاء سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت انجام شده که تقدیم می‌گردد:

* سرآغاز سخن

درباره سند الگوی ایرانی اسلام پیشرفت، باید این را گفت که نظریه پیشرفت و ترقی در راستای رسیدن به حیات طیبه، دغدغه همیشگی مقام معظم رهبری است که این نظریه را پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز گاه به گاه مطرح فرموده‌اند. در دوران ریاست جمهوری و در زمان زعامت ایشان در جایگاه امامت امت نیز به عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل از سوی ایشان طرح شده و در راستای تحقق آن برخی لوازم آن را از پیش مهیا ساخته‌اند به گونه‌ای که حتی در نام‌گذاری سال‌ها نیز گویا ایشان این نظر بلند را داشته و در حال چینش پازل آن بوده‌اند.  

شاید از همین روی است که مقام معظم رهبری نسبت به اسنادی که سامان دهنده پیشرفت در کشور هستند، توجه خاصی داشته اند تا اینکه باالاخره به دستور معظم‌له مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تشکیل شد. شورای عالی این مرکز از سوی رهبر معظم انقلاب مشخص کردند. در این شورای ده نفرِ، حجج‌اسلام والمسلمین میر معزی، معاون پژوهش حوزه‌های علمیه و رئیس مرکز مطالعات راهبردی حوزه و روحانیت، احمدواعظی، رئیس دفتر تبلیغات اسلامی و استاد علی اکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سه عضو حوزوی این شورا هستند.

در هفت سال گذشته مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت کارهایی را تحت سه مأموریت ابلاغی انجام داد. این سه مأموریت شامل گفتمان‌سازی در راستای پیشرفت، نظریه‌پردازی اسلامی پیشرفت و ارائه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بود.

به نظر می‌رسد مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در بحث گفتمان‌سازی، توفیق‌های خوبی به دست آورد. بسیاری از اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی و نیز نهادهای فعال در انقلاب اسلامی را وارد عرصه اندیشه درباره پیشرفت نمود. هر چند در بازتاب نظرات این اندیشمندان در متن خروجی که سومین مأموریت مرکز بود موفقیت خوبی به دست نیاورد. در حوزه نظریه‌پردازی، به جهت طولانی مدت بودن از یک سوی و مشغول شدن بیش از اندازه مرکز به مأموریت سوم که نگارش سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بود از سوی دیگر فعالیت خاصی انجام نگرفت. بالاخره در حوزه مأموریت سوم به یک خروجی دست یافت که نفیا یا اثباتا بیشتر موردتوجه اندیشمندان قرار گرفت. این خروجی همان سند پایه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بود که گاهاً به‌عنوان پیش‌نویس هم از آن یاد می‌شود.

فراخوان مأموریت و خیزش بزرگ حوزوی

بعد از ارائه این پیش‌نویس از سوی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، مقام معظم رهبری در تاریخ ۲۲ مهرماه ۱۳۹۷ طی فراخوانی به تمامی مراکز تصمیم‌ساز و تصمیم گیر کشور مانند دولت، مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی فضای مجازی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، حوزه‌های علمیه و دانشگاه، مأموریت‌هایی دادند. در این فراخوان دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه مأمور شدند تا از نظر محتوایی سند را عمیقا بررسی نموده و پیشنهادات مشخص و مؤثر را در این راستا ارائه دهند. در واقع حضرت آقا در این فراخوان راه را برای هرگونه کلی‌گویی یا نفی کلی سند بسته‌اند و هدف را ارتقای سند قرار داده‌اند.

بعدازاین فراخوان، خیزش خوبی در حوزه شکل گرفت و اندیشمندان زیادی در این عرصه ورود کردند، مصاحبه‌هایی انجام دادند و در این عرصه نوشته‌های خوبی هم منتشر شد. مراکزی در این عرصه ورود یافتند و کارگروه‌هایی تشکیل دادند، بسیاری از گروه‌های جهادی و آتش به اختیار در بررسی این سند ورود یافتند. آیت‌الله اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه نیز در این عرصه با جدیت ورود پیدا کرد و دستور تشکیل ستاد ترویج و ارتقای سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را داد که در محل مرکز مطالعات راهبردی حوزه و روحانیت تشکیل شد.

شایان ذکر است که مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از قبل دبیرخانه حوزوی داشت که مأموریت‌شان استفاده از حوزویان در نگارش سند بود، ولی متأسفانه فعالیت‌های این دبیرخانه به نتیجه مطلوبی نرسید و فعالیت این دبیرخانه یا شورای حوزوی در اندیشکده‌های مرکز منحصر ماند.

* رسالتی که بر دوش مرکز مطالعات راهبردی حوزه و روحانیت گذاشته شد

حجت‌الاسلام‌والمسلمین میرمعزی به‌عنوان رئیس مرکز مطالعات راهبردی حوزه و روحانیت به مشورت شورای علمی ستاد سه مأموریت را برای ستاد ترسیم کردند: تبیین سند، گفتمان‌سازی برای سند در سه سطح، استنطاق اندیشمندان و مراکز حوزوی در بررسی سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.

معضلی که درباره سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در میان برخی حوزویان وجود داشت، این بود که در نگاه اول وقتی این سند روی میز آمد، تلقی بر این بود که خیلی وزین نیست و آنچه قرار است این سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به‌عنوان سند بالادستی برنامه‌ای جمهوری اسلامی ایران در پنجاه سال آینده باشد، دیده نمی‌شود. البته این نگاه به چند جهت بود؛ نخست این‌که شاید در گام گفتمان‌سازی، مرکز الگو نتوانسته بود اندیشمندان حوزوی را به‌گونه‌ای در تنظیم سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت وارد کند و دیدگاه‌هایشان را در آن بگنجاند که برایشان قابل‌رؤیت باشد در واقع اکثر اندیشمندانی که در فرایند تدوین سند نیز حضور داشتند بر این باور بودند که انفکاکی در این سند میان نظر اندیشمندان و خروجی کار وجود داشت. اندیشمندان دیگری هم که در فرایند مشارکت نداشتند به گونه‌ای با کمبود اطلاعات و نگاه دقیق نسبت به سند مواجه بودند.

دلیل دیگر این بود که برداشت‌ها از سند در میان اندیشمندان باید اصلاح می‌شد. برخی سند را با برنامه اشتباه می‌گرفتند و می‌گفتند که این سند برنامه‌ای ندارد، درحالی‌که سند الگو، معیاری است که قرار است برنامه‌ها بر اساس آن نوشته شود. در ابتدا باید این نگاه اصلاح می‌شد که این سند چیست؟ چه پشتوانه‌ای دارد؟ و چطور به اینجا رسیده است؟ این کار موجب می‌شد که اندیشمندان انگیزه بیشتر برای ورود پیدا کنند.

* شروع مأموریت‌های ستاد ترویج و ارتقای سند

در این راستا نشست‌هایی برگزار شد و مباحث لازم مطرح شد و کتابچه‌ای هم با عنوان «درباره سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» نوشته شد. این اتفاق موجب شد که اندیشمندان رغبت بیشتری برای ورود به این عرصه پیدا کردند.

مرحله دوم گفتمان‌سازی بود که در این راستا، در سه سطح گفتمان‌سازی تعریف شد. گفتمان‌سازی جهت شناخت ستاد حوزوی و نیز سند ارائه‌شده، گفتمان‌سازی جهت ورود حوزویان به نقد و بررسی سند و گفتمان‌سازی جهت عملیاتی شدن سند نهایی.

برای گفتمان‌سازی هم نشست‌های علمی و ترویجی و تعاملات میان مراکز حوزوی داشتیم. همکاری‌هایی را نیز با خبرگزاری حوزه و هفته‌نامه افق حوزه و خبرگزاری‌های خارج از حوزه آغاز کردیم که در فرایند معرفی ستاد و گفتمان‌سازی و تعامل با مراکز واندیشمندان بسیار مؤثر بود.

* تشکیل شورای فکری با حضور نمایندگان مراکز حوزوی

همه این مراحل با هم‌فکری درون شورای فکری ستاد انجام می‌گرفت. سعی کردیم در این شورا از مراکز حوزوی که صاحب اندیشه و دارای فعالیت‌های پژوهشی در زمینه سند الگو هستند، نماینده‌ای داشته باشیم که تعاملات و کارهای انجام‌شده روی میز بیاید و کارهایی که باید انجام شود، به روی میز این پژوهشکده‌ها و مراکز حوزوی برود.

مرکز مطالعات راهبردی حوزه، با حمایت حجت‌الاسلام‌والمسلمین میرمعزی و دکتر شیعی، معاون علمی وقت مرکز، همکاری‌های زیادی در این مسیر با ما داشت؛ در این مرحله که مأموریت اصلی ما هم به شمار می‌رفت، چند کار مهم انجام شد. نخست: دبیرخانه تجمیع ستاد در مرحله رصد به سراغ همه کارهایی که تا کنون حوزویان انجام داده بودند مانند مصاحبه، مقاله، کتاب و... رفته و آن‌ها را تجمیع نمود. همچنین کلی مراکز و اندیشمندانی که در حوزه سند الگو ورود پیدا کرده بودند را نیز لیست نمود.

در این رصد مباحث علمی راجع به سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هدف ما بود؛ بالاخره عنوان سند و نگارش آن، پیشینه‌ای پنج یا شش ‌ساله داشته، و لذا بسیاری در این مدت درباره این موضوع مباحث زیادی ارائه کرده بودند و حتی برخی مراکز حوزوی سند معادل نوشته بودند که مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بتواند از آن در تنظیم سند استفاده کند. اندیشمندانی در مراکز علمی نوشته‌ها و مقالات و کنفرانس‌هایی داشتند. این پشتوانه تجمیع و نزدیک به ۸ هزار صفحه مطلب جمع‌آوری شد. البته گزارش‌های خبری در این عرصه جمع‌آوری نشد.

* استفاده از ظرفیت مراکز حوزوی برای ادامه مسیر

بعد از رصد کارهای صورت گرفته، مراکزی که در حوزه اثرگذار بودند، شناسایی شدند. ما ازنظر بودجه‌ای تحت‌فشار بودیم ازاین‌رو به سراغ این مراکز رفته و سعی کردیم از ظرفیت آن‌ها در این عرصه استفاده کنیم.

شورای تخصصی شورای عالی انقلاب فرهنگی نخستین مرکزی بود که پای‌کار آمد و با حضور در شورای فکری و نیز تقبل تقسیم کار در برخی حوزه‌ها ستاد را یاری نمود.  

آیت‌الله رجبی، قائم‌مقام مؤسسه علمی و پژوهشی امام خمینی(ره) بسیار کمک‌کار بودند. مؤسسه امام با تشکیل کارگروه بررسی سند الگو کار را آغاز نمود که واقعا این تیم بصورت جدی و پرتلاش در این عرصه فعال شد. جلسات با تیم جهادی حسینیه اندیشه که چندین سال در حوزه سندالگو ورود داشتند بسیار پرفایده بود. این مرکز تمامی محصولات خود را در اختیار ستاد قرار داده و آمادگی خود را برای هر گونه فعالیت جهت ارتقای سندالگو اعلام داشت.

استاد ارجمند جناب حجت‌الاسلام والمسلمین میرباقری مدیر فرهنگستان علوم اسلامی تیم زبده‌ای از هیأت علمی مرکزشان را جهت بررسی عمیق سند الگو مأمور نمودند که مستقیم زیر نظر ایشان به صورت روزانه جلسات کارشناسی و نشست‌های هم‌اندیشی برگزار می کردند و خروجی آن در قالب سه مجلد ارائه گردید. سراغ دفتر تبلیغات رفتیم که تعاملاتی انجام شد. البته دفتر تبلیغات اسلامی بعد از انتشار بیانیه گام دوم انقلاب از سوی مقام معظم رهبری حفظه‌الله، در این عرصه مأموریت یافت و سند تقریبا به حاشیه رفت. البته از اندیشمندان‌شان استفاده بردیم. گروه تاریخ و تمدن دفتر تبلیغات اسلامی و دانشگاه باقرالعلوم  هم در این عرصه وارد شدند.

پژوهشکده باقرالعلوم(ع) وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی هم در این عرصه پای‌کار بودند. نماینده ایشان در شورای فکری ستاد فعال بودند. مؤسسه فتوح اندیشه هم در برگزاری نشست‌ها و هم در حضور در شورای فکری مؤثر بودند. با پژوهشکده معارف اسلامی وابسته به نهاد رهبری در دانشگاه‌ها هم رایزنی‌هایی شد و نظریات برخی از اساتید این مرکز نیز جمع‌آوری گردید. با پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی هم مراوداتی داشتیم؛ البته با توجه به این‌که بیشتر اندیشکده های مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را داشتند، اندیشمندان پژوهشگاه اندیشه‌های خود را بیان کرده بودند.

مؤسسه مفید نیز از مؤسساتی بود که نظریات ارزشمندی درباره بررسی سند ارائه نمود. مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی مرتبط با جناب استاد واسطی نیز نظرات ایشان و دیگر اندیشمندان مرکز را به ما ارائه دادند که در فرایند تجمیع مورداستفاده ما قرار گرفتند.

بنیاد مدیریت اسلامی زیر نظر حضرت استاد آقای قوامی نیز با تشکیل کارگروهی نظرات خود را به ستاد منعکس نمودند. هم‌چنین گروه مدیریت دانشگاه قم نیز با تلاش‌های فراوان ومجاهدانه استاد دکتر نقی‌پور فرد نظرات این مرکز را جهت اعمال در متن نهایی تقدیم نمودند.

مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه(رشد) زیر نظر جناب آقای دکتر آکوچکیان نیز نظریات ایشان را جهت درج در متن ارائه نمودن که مورد استفاده دبیرخانه تجمیع قرار گرفت.

با پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و دانشگاه باقرالعلوم(ع) هم جلسات متعددی داشتیم و نهایتاً در واپسین لحظات توانستیم نظرات اندیشمندان این دو مرکز را نیز داشته باشیم.  

* پس از مراکز حوزوی به سراغ تجمیع نظرات اندیشمندان حوزوی رفتیم

مرحله دوم تجمیع نظرات حوزویان بود، اندیشمندانی بودند که در مراکز علمی پژوهشی حوزوی نبودند یا در این مراکز نظرات آن‌ها شنیده نشده بود. باید این‌ها هم شناسایی می‌شدند و پای‌کار می‌آمدند. برای تحقق این کار، تدبیر نخست ما این بود که به سراغ انجمن‌های علمی برویم که افراد متخصص و توانمندی در آن‌ها عضو هستند. در این مسیر، ۹ انجمن تخصصی حوزه که بیشتر مرتبط با مقولات سند الگو بودند شناسایی و طی تفاهمی به همکاری و یاری ستاد آمدند. در این مرحله ستاد با طرح سوالات عمومی و اختصاصی سراغ انجمن‌های علمی رفت. هر انجمن با مراجعه و هم اندیشی با میانگین ۱۰ اندیشمند خود، پاسخ مسئله‌های ستاد را بیان کردند.

کار دیگر در این عرصه، برگزاری هم‌اندیشی‌ها بود که درمجموع ۱۳ هم‌اندیشی برگزار شد که این هم‌اندیشی‌ها مدل خوب و پر بازده‌ای بود که مکمل و ارتقاء دهنده همه محتواهایی بود که تاکنون تولید شده بود.

یکی از فعالیت‌های پژوهشی که در بدو امر در ستاد انجام گرفت، مقوله‌بندی سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بود. سند الگو به پنج بخش شامل مبانی، آرمان‌ها، رسالت، افق و تدابیر تفسیم بندی شده بود. بر اساس این تقسیم بندی و برخی نگرش‌ها حوزه بایست بیشتر درباره مبانی، آرمان‌ها و نهایتا رسالت نظر بدهد، بقیه بخش‌ها یعنی افق‌ها و تدابیر بُعد ایرانیت سند را تضمین می کند و از این روی بیشتر اندیشمندان دانشگاهی باید در این عرصه نظر بدهند. این را البته گاهی صراحتاً هم بیان می‌فرمودند. این ازنظر ما و شورای فکری ستاد، سکولاریزیون شیکی بود. در مرحله اصلی که مباحث محتوایی و مبنایی تولید شده در حوزه باید در آن‌ها اشراب یافته و امتداد پیدا کند، حوزه دیگر هیچ نقشی نداشت و مشخص نبود که نتیجه این محتواها چه خواهد شد. در واقع منطقا با این مدل نمی‌شد اسلامیت سند الگو را احراز کرد، بله اسلامیت و علمیت بخش مبانی و آرمان و رسالت را می‌شد تأیید کرد.

* آغاز مهندسی معکوس نسبت به سند پیشرفت

در این مسیر نسبت به پیش‌نویس سند مهندسی معکوس انجام شد. شورای فکری به این نتیجه رسید که با مقوله‌بندی تدابیر سند و ارتباط‌یابی بین مقولات سند و بخش فرادستی سند یعنی مبانی و آرمان‌ها بهتر می‌توان نقاط قوت و ضعف و نیز شکاف‌های موجود را تشخیص داد. از این روی طرح مقوله‌بندی سند اجرا و نتیجه آن در ادامه فرایند کار مورد استفاده قرار گرفت. بر این اساس، در بخش تدابیر، مقوله‌هایی ایجاد شد و بررسی شد که این مقوله‌ها با مبانی، آرمان‌ها و رسالت چه ارتباطی دارند و یا باید داشته باشند. در عرصه مبانی کتاب‌های زیادی نوشته شده بود که دیگر نیازی به کار پژوهشی هم شاید احساس نمی‌شد، ولی این‌که این مبانی چگونه نوشته شود تا بتواند در دیگر بخش‌های سند امتداد یافته و در آینده و در برنامه‌نویسی‌ها تعیین کننده باشد، کاری بود که اهمیت زیادی داشت.

بر اساس این مقوله‌ها بود که سوالات مربوط به انجمن‌های علمی و پرسش‌های فراروی هم‌اندیشی‌ها معین گردید. مثلا در مقوله علم و فناوری، تعلیم و تربیت، سبک زندگی، فضای مجازی و رسانه، سیاست داخلی، سیاست خارجی و.... هم‌اندیشی‌هایی برگزار شد که برکات زیادی داشت. هم‌اندیشی‌ها به این صورت بود که هفت یا هشت نفر از کارشناسان زبده و نه لزوماً مشهور (یکی دو تا از اساتید مشهور و اثر گذار دعوت می‌شدند) در آن حضور داشتند. اساتید مبرز یا در مراکز حوزوی بودند که حرف‌های آن‌ها را جمع‌آوری کرده بودیم، یا در اندیشکده‌های مرکز الگوی پیشرفت حرف‌های خود را زده بودند و عموما در دسترس دبیرخانه تجمیع ستاد بود، یا در آثارشان حرف‌هایشان را دیده بودیم. ولی این اندیشمندان جوان که حرف برای گفتن دارند و گوش کمی برای شنیدن سخنان و اندیشه‌های‌شان یافت می‌شد، شناسایی شدند و در طی جلسه‌ای پنج یا شش ساعته، نظرات و دیدگاه‌های آن‌ها جمع‌آوری گردید.

* روند برگزاری نشست های هم‌اندیشی

برای این نشست‌های هم‌اندیشی، یک دبیر علمی انتخاب می‌شد که از سوی ستاد پرونده پشتیبان جمع‌آوری‌شده در اختیارشان قرار می‌گرفت و نسبت به کار توجیه می‌شدند. ایشان سراغ اعضایی که بیشتر با نگاه کارشناسی خودشان تشخیص می‌دادند و یا اینکه در سامانه کارشناسان ستاد بصورت پیشینی شناسایی شده بودند، می‌رفتند و طی یک جلسه توجیهی مفصل نسبت به روند نشست و لزوم ارائه نقدهای معین و پیشنهادات مشخص توجیه می‌شدند.  از این روی بیشینه جلسات در موضوع نشست، دارای پشتوانه مطالعاتی و فکری پیشاجلسه‌ای، دقیق و دارای پیشنهادات مشخص بود که کار سامان‌دهی، فراتحلیل و تجمیع را آسان‌تر و دقیق‌تر می‌نمود.

در پنج شش ساعت جلسه، سؤالات مطرح می‌شد. به‌صورت دوره‌ای هرکدام از اندیشمندان حدود ۲۰ دقیقه به بیان نظرات خود می‌پرداختند و پیشنهادات خود را ارائه می‌نمودند. در دور بعد پیشنهادات مورد نقد و بررسی قرار می‌گرفت و در بسیاری مواقع از تضارب آرای صورت گرفته به نظریات جدیدی می‌رسیدند. این جلسات خروجی‌های ارزشمند زیادی در پی داشت. گاهی بعضی از هم‌اندیشی‌ها دارای ده‌ها نکته بدیع بود.

* رویه‌ای که موجب مشارکت حداکثری می‌شد

در مسیر برگزاری نشست‌های هم‌اندیشی، مشکلی که با آن روبرو بودیم، عدم بودجه کافی در این راستا بود. ازاین‌رو از ظرفیت‌های مراکز حوزوی استفاده بردیم. در این راستا هم‌اندیشی‌ها به‌صورت مشارکتی برگزار شد؛ شورای تخصصی شورای عالی انقلاب فرهنگی عهده‌دار هزینه‌های اساتید و پژوهشگران حاضر در برخی نشست‌ها بود، جامعه نخبگانی مرکز خدمات امور برگزاری، پذیرایی و ضبط را برعهده داشت، مؤسسه فتوح، مرکز جهانی اهل بیت، دفتر اقتصاد مقاومتی، خانه هنر طلاب و ... نیز در برگزاری برخی از نشست‌ها مشارکت فعال داشتند. مؤسسه معنا نیز که به عنوان دبیرخانه تجمیع طرف قرارداد ستاد بود در عرصه مدیریت برگزاری، ثبت و ضبط پیاده‌سازی و تدوین، تجمیع و تحلیل و ارائه متن نهایی کار را عهده‌دار شدند. این کار موجب می‌شد که ضمن تسریع در برگزاری منظم هم‌اندیشی‌ها، مراکز با جدیت بیشتری در عرصه وارد شوند و مهم‌تر از همه، از موازی کاری جلوگیری می‌کرد.

در این راستا، از ابتدا تصمیم بر این بود ‌که هرآنچه که درباره سند الگو، در مراکز و نهادهای حوزوی یا در ستاد ترویج و ارتقای سند جمع‌آوری یا احصاء می‌شد، با دیگر همراهان و همکاران به اشتراک گذاشته می‌شد و همین کار موجب شد که همه با دستاوردهای دیگر مراکز بیشتر آشنا شوند. این امر باعث می‌شد، گاهی نگاه جدیدی برای مجموعه‌ای از فعالیت دیگر مجموعه‌ها حاصل شود که کار را روان‌تر پیش ببرد، همچنین از موازی کاری به شدت جلوگیری نمود و در نهایت موجب نوعی همدلی وهمراهی مجموعه‌های حوزوی در راستای حل یکی از بزرگترین مسائل انقلاب اسلامی گردید. هزینه‌های تمامی اطراف صحنه را نیز به شدت کاهش داد.

این سامانه‌ای برای تجمیع نظریات حوزویان بود. تقریباً هر اندیشمند حوزوی که احساس می‌شد در این عرصه حرفی برای گرفتن خواهد داشت، نظرش شنیده و جمع‌آوری شد. این افراد را شورای فکری ستاد ترویج و ارتقای سند شناسایی و دعوت می‌کرد.

دبیرخانه تجمیع ستاد ترویج و ارتقای سند، تجمیع داده‌ها و اطلاعات را به مؤسسه علوم نوین اسلامی (معنا) واگذار کرد. چراکه این مؤسسه از اولین مؤسساتی بود که وارد کار سند الگو شده بود و نتیجه کارهای خود را در قالب نامه‌ای به آیت‌الله اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه پیشنهاد داده بود. همچنین این مرکز از سوی دیگر دو پروژه در حوزه انجام داده بود که لازمه انجام این پروژه‌ها داشتن و دسترسی به یک فهرست و شبکه‌ای از اندیشمندان حوزوی بود. یکی پروژه هم‌اندیشی فقه حکومتی بود؛ تقریبا همه کسانی که در این عرصه حرفی زده بودند و مؤسسه و اندیشکده‌ای داشتند، اطلاعات آن‌ها توسط مؤسسه معنا جمع‌آوری شده بود. پروژه دیگرشان جریان‌شناسی علوم انسانی اسلامی و علم دینی بود که در این پروژه نیز هم‌اندیشی‌های منظم و پربازدهی اجرا شده بود. از این روی بهترین گزینه برای فعالیت دبیرخانه‌ای تشخیص داده شد که با اخلاص و جهد اعضای محترم مؤسسه بخصوص مدیریت برادرم جناب حجت‌الاسلام علی محمدی، این وظیفه خطیر را برعهده گرفتند و نهایتا با قلم برادر دکتر حمید ابدی متن نهایی نگارش یافت. 

* تشکیل شبکه کامل نخبگانی حوزه

این شخصیت‌ها به‌صورت حداکثری در این مؤسسه وجود داشت و تعداد کمی از افراد در شورای فکری به آن‌ها اضافه شدند. این اطلاعات در دبیرخانه تجمیع ستاد جمع‌آوری شد که نتیجه آن تشکیل سامانه خوب و شبکه کامل نخبگانی شد. آیت‌الله اعرافی نیز در نامه‌ای که به مقام معظم رهبری داشتند، این جامعه نخبگانی را تشریح کردند و اشاره مرقومه مبارک حضرت آقا که فرموده بودند «این جریان عظیم حوزوی که تولیدشده»، همین شبکه‌ای است که در اینجا تولید شده و موردتوجه ایشان قرار گرفت.

* اطلاعات جمع‌آوری‌شده، دسته‌بندی و برای مراکز و اندیشمندان حوزوی ارسال شد

مأموریت سوم ما هم انجام شده بود و از این به بعد مراحل محتوایی و روشی کار بود که این‌همه دیتا و اطلاعات را چگونه تبدیل به خروجی کنیم. ما این خروجی را به تمامی اندیشمندان و مراکز حوزوی ارسال کردیم. کاری که مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت انجام داده بود، این بود که از بسیاری از اندیشمندان نظرخواهی کرده بود ولی در خروجی‌ که داشت، در عین این‌که ممکن بود از آن‌ها استفاده کرده باشد، ولی در خروجی کار، نشانه‌ روشنی از ارتباط متن نهایی و نظرات اندیشمندان مشاهده نمی‌شد و یا لااقل بسیار اندک بود شاید از همین‌رو بود که بسیاری از اندیشمندان بر این باور بودند که  ما حرف‌هایی را در موضوعاتی مطرح کردیم، ولی مشخص نشد که چه استفاده‌ای از آن‌ها شد؟ برخی اصلا ناباورانه اعلام می‌نمودند این سند تدوین‌شده از کجا آمده است؟

برای جلوگیری از این آسیب شورای فکری و دبیرخانه تجمیع به نتیجه رسیدند که باید به مدلی برای تجمیع نظرات برسیم که با کمترین حذفیات و تغییر عبارات مواجه باشیم. از این روی مدل تحلیل و ادغامی به دست آمد که خروجی آن تقریبا مورد وفاق تمامی مشارکت‌کنندگان در فرایند استنطاق  تجمیع نظرات بود.  در این مرحله با یک سری اصلاحات جزئی، همه مراکز و شخصیت‌ها آن را تأیید کردند. حتی برخی از علما و شخصیت‌هایی که بنا به دلایلی مستقیماً در کار حضور نداشتند، با مشاهده کار کلیت آن را تأیید فرمودند و برخی از اصلاحات مدنظر ایشان نیز اعمال گردید. می‌توان در این مرحله اساتید ارجمندی چون حضرت استاد حجت‌الاسلام‌والمسلمین عابدی، استاد آیت‌الله علیدوست، استاد آیت‌الله رجبی، استاد دکتر مبلغی، استاد دکتر پارسانیا، استاد دکتر لکزایی و .... اشاره نمود.

* خروجی کار مورد تأیید مقام معظم رهبری قرار گرفت

در نهایت خروجی این کار به همراه پیوست‌های نه‌گانه که شامل نظرات مراکز همکار و ... بود محضر مقام معظم رهبری حفظه‌الله و طی نامه‌ای از سوی آیت‌الله اعرافی مدیریت محترم حوزه‌های علمیه تقدیم شد و معظم له به مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را به بهره‌برداری از متن مذکور سفارش مؤکد فرموده و خواستار تعامل باجریان حوزوی به وجود آمده شدند.

همچنین حضرت آقا از مدیریت حوزه‌های علمیه برای این جریان سازی مبارک و تولید محصول با ارزش تشکر نموده و شعف خود را نسبت به این فعالیت اعلام نمودند.

این متن ازنظر محتوایی محتوی حرف‌های دقیقی است که برخی از این نظرات و پیشنهادات تقریباً در هیچ‌کدام از مراکزی که در فراخوان مقام معظم رهبری مأمور شده بودند مطرح نشده بود.

* با نمایندگان ۳۲ مرکز حوزوی ارتباط مستمر داشتیم

از ابتدای کار، رویکرد ما مشارکت‌دهی مراکز و شخصیت‌ها بود و تقریباً در شورای فکری که هر هفته تشکیل می‌شد، از هر مرکزی یک نماینده بود که با توجه به گزارشاتی که ارائه می‌شد، نسبت به تمامی فعالیت‌ها اطلاع می‌یافتند.

در بدو امر شورا با ۱۱ نفر تشکیل می‌شد که طی فرایندی، متأسفانه برخی نمایندگان در جلسات حاضر نشدند و بسیاری از مواقع جلسه با نصاب هفت یا هشت نفر تشکیل می‌شد. اعضای جلسه عموما فعالیت‌های مربوط به مراکز خودشان ویا هر مرکزی که با آن ارتباط داشتند را نیز ارائه می‌نمودند. در نهایت همان‌گونه که عرض شد بیش از ۱۴ مرکز بصورت تعامل حداکثری با ستاد مرتبط بودند و نزدیک به ۳۲ مرکز حوزوی هم در هم‌اندیشی‌های ما نماینده داشتند و اندیشه‌هایشان در جلسات منعکس شده بود. در نهایت امر و در واپسین روزها که کار جدی شده بود و بازخورد خوبی در بین اندیشمندان و مراکز حوزوی به دست آمده بود، حتی برخی از مراکز و یا اندیشمندانی که تاکنون متنی ارائه نداده بودند نظرات خود را ارسال نمودند.

* اطلاعات تجمیع شده در قالب یک کتاب منتشر شد

همان‌طور که گفته شد، نخست کار با روش تحلیل محتوای کیفی به شکل کاربرگ‌هایی که گفته شد، در آمد، بعد از آن طی فرایند فراتحلیل و گفتگوی نخبگانی سرفصل‌ها معین شده و متون بازنویسی شدند. عمده سرفصل کار در دو بخش انتقادات و پیشنهادات سامان یافته و تقریبا با نظر تمامی اندیشمندانی که تا کنون نظر آن‌ها چه در قالب متن مراکز، چه در قالب متن انجمن‌ها و چه در قالب هم‌اندیشی‌ها بدست آمده بود، باز نویسی گردید.  

فرایند این کار به عبارت دیگر اینگونه بود که کلیه نظریات به دست آمده در کاربرگ‌هایی در نرم‌افزار اکسل تحلیل و تجزیه می‌شدند، عنوان و نمایه زنی صورت می‌گرفت و جایگاه هر کدام از کاربرگ‌ها با مشخص بودن اینکه این طلب را چه کسی یا چه نهادی، در کجا و یا در کدام کتاب گفته است؟ تنظیم می‌گردید و در نهایت تیم تجمیع طی مطالعات و گفتگوهای نخبگانی به یک نقشه ذهنی از این نمایه‌ها دست می‌یافت که منجر به تنظیم نوشتار در دو بخش انتقادات و پیشنهادات شد.

در بخش انتقادات، انتقادات بخشی و فرا بخشی بود. سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ابتدا در ۵ بخش بود که در ادامه ۶ بخش شد که پیشنهاد ما هم بر اضافه شدن این بخش بود. انتقادات فرابخشی هم در کلیت سند که چطور نوشته شده، روشش چه بود، کجاها را کلاً ندیده، کجاها باید می‌آمد، نظام مسائل را چگونه استخراج می‌کرد، آینده را چطور باید مورد ملاحظه قرار می‌داد و ... که به‌صورت فرا بخشی بود، سخن می‌گفت.

انتقادات دوم، نظرات و انتقادات بخشی بود که در مبانی و دیگر بخش‌ها و بخصوص در بخش تدابیر بدست آمده بود.

در بخش پیشنهادات، به پیشنهادات کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت رسیدیم. پیشنهادات کوتاه‌مدت شامل ملاحظاتی پیرامون متن خود سند بود که در بخش‌هایی نکاتی را پیشنهاد می‌کرد. این بخش طی جداولی در متن گنجانده شد تا بهتر قابل اعمال باشد. در بخش پیشنهادات میان‌مدت و بلندمدت که محضر حضرت آقا هم منعکس شد، بازه زمانی بیشتر از ۶ ماه تا سه سال دیده شده بود که در واقع آینده کاری ستاد واندیشمندان حوزوی را نیز مشخص می‌کرد.

* نقشه اصلی راه، عملیاتی سازی پیشنهادات میان‌مدت و بلندمدت است

تبیین این پیشنهادات به گونه‌ای تبیین نقشه راه آینده ستاد نیز خواهد بود یعنی عملیاتی کردن پیشنهادات میان‌مدت و بلندمدتی که ما در اینجا به آن‌ها رسیدیم. پیشنهادات کوتاه‌مدت را خیلی از جاها انجام داده بودند و ما هم خیلی دقیق، به اندازه کافی و موردنیاز به آن پرداختیم. از جزئیاتی مانند این‌که یک «واو» اضافه شود تا این‌که گزاره یا عنوان یا حتی بخشی اضافه شود.

در پیشنهادات میان مدت ما مواردی مانند بازبینی سند بر اساس اسناد بالادستی دیگر نظام جمهوری اسلامی، بازنویسی سند بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، افزودن اصطلاح‌نامه جهت سد نمودن برداشت‌های مختلف از سند در آینده، تعیین تکلیف دوگانه‌های اثر گذار در سند به گونه‌ای که قابل تفاسیر مختلف والتقاطی نباشد و افزدون بخش اصول تا بتواند مبانی را در بقیه سند الگو امتداد دهد، آمده بود.

در پیشنهادات بلند مدت، ارائه نظریه اسلامی پیشرفت اسلامی و نیز ارائه نظریات بخشی پیشرفت که بتواند عرصه‌های گوناگون سند را پوشش دهد آمده بود. همچنین گفتمان‌سازی جهت عملیاتی شدن سند الگوی نهایی را نیز در این طرح دیده بود.

* تقدیر مقام معظم رهبری از مدیر حوزه‌های علمیه همکاری‌ها را بیشتر کرد

در ادامه فرایند کار، ان‌شاءالله ازتمامی مراکزی که کمک‌کار بودند، و در همینجا از همه ایشان به سهم کوچک خودم تشکر وقدردانی صمیمانه می‌کنم، تقاضا می‌کنم در ادامه کار همچنان پشتیبانی جهادی خود را ادامه دهند. البته تقدیر مقام معظم رهبری حفظه‌الله هم به مجموعه ستاد و بلکه حوزه‌های علمیه نیروی مضاعف بخشید و هم این که آبرویی برایم ستاد فراهم آورد تا این مراکز و اندیشمندان محترم بیشتر از پیش نسبت به همکاری و یاری ستاد تمایل و رغبت نشان دهند.  

در ادامه مسیر، مأموریت اول ستاد ترویج و ارتقای سند مدیریت تعاملاتی است که به دستور حضرت آقا مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بایست با حوزه‌های علمیه داشته باشند تا اندیشه‌های وسخنان حوزویان به بهترین نحو و در بالاترین سطح در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت جریان یافته وامتداد پیدا کند.  همینک شورای فکری در حال سیاست‌گذاری جهت نحوه مواجهه و تعامل همدلانه با مرکز الگوست.

در این راستا چندین جلسه با حضور حجت‌الاسلام‌والمسلمین میرمعزی در شورای فکری تشکیل شدکه منجر به تدوین نقشه راهی هم‌دلانه و حداکثری جهت تعامل با مرکز الگو گردید. ان‌شاءالله بزودی و با حضور ریاست محترم حوزه‌های علمیه در مرکز الگو این تعاملات آغاز شده و سامان‌دهی خواهد شد.

* پیشنهادات میان‌مدت/ بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی موجب ارتقای سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

 مأموریت دیگر ستاد ترویج و ارتقای سند، در عرصه پیشنهادات میان مدت و بلند مدت ارائه‌شده است که عرض شد. در واقع در حال حاضر جهت ۵ پیشنهاد میان مدت و دو پیشنهاد بلند مدت طرح‌هایی در ستاد و نیز میان جریان حوزوی در حال نگارش و یا اجراست که باعث خواهد شد در فرایند پایش و بازبینی سند و حتی در فرایند نگارش کنونی سند اثرگذار باشند.

در طرح بازبینی سند مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب به نظر می‌رسد که در فرایند تکامل انقلاب اسلامی که مدنظر رهبری است، و در ۵ مرحله انقلاب اسلامی به‌عنوان پدیده، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی مطرح شده است، سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را حضرت آقا بیشتر برای مرحله دولت سازی اسلامی در نظر گرفته‌اند و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را بیشتر برای جامعه سازی اسلامی ابلاغ فرمودند..

 بین مرحله دولت‌سازی و جامعه‌سازی، یک رابطه دوسویه مترتب است. این‌گونه نیست که یک دولت اسلامی داشته باشیم تا بعد جامعه اسلامی شکل گیرد و یا این‌که جامعه اسلامی داشته باشیم که دولت اسلامی شکل گیرد. بنظر می‌رسد این ترتب دیالکتیکی که در این فرایند وجود دارد و حضرت‌ آقا هم گاها بدان اشاره فرموده‌اند می‌تواند محلی باشد برای این‌که برخی مفاهیم بلند بیانیه گام دوم با سند الگو مقایسه شده و جریان آن‌ها در سند الگو مورد مطالبه قرار گیرد.  در واقع به نظر می رسید که بایست سند الگو مبتنی بر این نگاه‌های بلندی که ایشان در بیانیه دارند، بازنویسی و بازنگری شود تا سند به وضعیت مطلوب خود نزدیک گردد. لذا این پیشنهاد مجدانه ارائه گردید.

یکی دیگر از پیشنهادات میان‌مدت ارائه شده تدوین اصطلاح‌نامه سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است تا راه را بر هر گونه مصادره و مغالطه و التقاط را در آینده ببندد. در حال حاضر برخی بر این باورند که  در سند ارائه‌شده، از خود مفهوم پیشرفت چندین تعریف اراده شده است که متناقض و قابل حمل بر موارد متخالف زیادی است. ما پیشنهاد دادیم که این‌ها تعاریفی است که باید از پایگاه علوم اسلامی نوشته شود. و در ستاد حوزوی این  آمادگی وجود دارد تا اصطلاح‌نامه‌ای با بیشینه همراهی جامعه نخبگانی اسلامی تهیه نماید.

* سند پیشرفت با سند توسعه بسیار متفاوت است

پیشنهاد میان‌مدت دیگر تعیین تکلیف و نسبت‌سنجی بین دوگانه‌های متزاحم و فرابخشی است. بالغ بر ده‌ها دوگانه را می‌توان برشمرد که اگر تکلیف آن‌ها در خود سند معین نشود در آینده برداشت‌های از سند را دچار اشکال و چندگانگی خواهد کرد. این دوگانه‌ها باید تکلیفش روشن شود. اگر از پایگاه دین تعیین تکلیف نشود، چه سرانجامی خواهد داشت؟ اسم آن سند الگوی ایرانی و اسلامی پیشرفت است اما با برداشت‌هایی که مثلا از دوگانه علم ودین صورت می‌گیرد به راحتی برخی آن را به سند توسعه تأویل خواهند برد. از این روی باید تکلیف این دوگانه‌ها روشن شود. بعنوان مثال متأسفانه یکی از مواردی که حضرت آقا در فراخوان‌شان به آن‌ها امر کرده‌اند تا سند را مورد بررسی قرار دهند در یکی از بندهای نظرشان به این مضمون استدلال کرده اند که پیشرفت مربوط به دانش است و دانش هم مقوله جهانی است و به راحتی می‌توان با کمی تغییر و تحول به صورت فرهنگی و بومی درآورد. از این روی این همه هزینه نیاز نیست یکی از الگوهای توسعه را انتخاب کرده و کمی هم بومی‌سازی می‌کنیم و همین ما را کفایت می‌کند. در واقع در دوگانه علم و دین و تعریف از دین این مرکز دچار اشکال است که باید مرتفع شود تا در آینده در یک دوگانه دیگر به این راحتی صورت مسأله را پاک نکند.

از دیگر پیشنهادات تدوین اصول عملی سند است که می‌تواند به عنوان یک انتقال‌گر مبانی دینی را در دیگر بخش‌های سند و بر اساس اصول وقواعدی علمی منتقل نموده و امتداد ببخشد. البته این بخش را مرکز الگو نیز مدت زیادی است که در حال تدوین است و ستاد نیز دو نشست برای بررسی آن تا کنون برگزار کرده است. اما به نظر می‌رسد تدوین این بخش به دقت بیشتر و مباحثه‌های بیشتری نیاز دارد.

دیگر پیشنهاد ما در این بخش بازبینی سند بر اساس اسناد بالادستی دیگر است. بخصوص اینکه در برخی از بخش‌ها اسنادی که قبلا توسط مراکز قانونی نگاشته شده‌اند گویا از قوت بیشتری نسبت به سند در آن بخش برخوردارند لذا از نظر ستاد حتما باید این کار صورت گیرد.

* پیشنهادات بلندمدت

در عرصه پیشنهادات بلندمدت، می‌توان به این دو پیشنهاد اشاره کرد که نخست، تدوین نظریه پایه اسلامی ایرانی پیشرفت و دیگری تدوین نظریه‌های بخشی اسلامی ایرانی پیشرفت است.

ما به دنبال این هستیم که نظریات پایه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، نظریات اسلامی باشد و علاوه بر آن، نظریه‌های بخشی بر اساس سند هم تدوین گردد. یعنی در هر کدام از مقوله‌ها، مثلا در فضای مجازی، سبک زندگی و... باید نظریه پیشرفت داشته باشیم. ما این آمادگی را اعلام کردیم که در این عرصه‌ها می‌توانیم ورود یافته و نظریه‌های اندیشمندان حوزوی را تجمیع و تدوین کنیم که البته همینک در دو پروژه در دست انجام چند نظریه را مورد کنکاش و بازخوانی قرار داده‌ایم. پروژه انگاره‌های پیشرفت در میان اندیشمندان حوزوی و پروژه تدوین نظریه‌های پیشرفت در میان اندیشمندان دینی؛ یعنی کسانی فراتر از حوزویان در حال انجام است.

گفتمان سازی جهت عملیاتی نمودن سند الگوی پیشرفت

پیشنهاد بلند مدت دیگر ما گفتمان سازی جهت عملیاتی نمودن سند الگویی است که حضرت آقا فرمودند تا سال ۱۴۰۰ یا حداکثر ۱۴۰۱ ان‌شاءالله ابلاغ می‌شود.

هر چند همه این کارهایی که ما تا امروز انجام دادیم، گفتمان سازی برای تحقق نهایی سند هم هست. اما اینک بایست به صورت منسجم ان‌شاءالله نقشه راه گفتمان‌سازی ترسیم شود.

چگونگی دیده شدن فرهنگ ایرانی در سند الگوی پیشرفت

درباره سوالتان در مورد ایرانیت سند باید عرض کنم که مقام معظم رهبری دراین‌باره چندین بار توضیح دادند. اگر درست یادم باشد معظم له توضیح داده‌اند ایرانیت در تنظیم سند می‌تواند با حضور اندیشمندان  و عنصر ایرانی در تدوین آن محقق شود. یعنی وقتی اندیشمندی در ایران زندگی می‌کند و پوست وگوشت و استخوانش با فرهنگ ایرانی آمیخته است لزوما اگر دیگرزده نباشد نظریه او در زیست‌بوم ایرانی شکل گرفته و ایرانیت سند را محقق می‌سازد. آقایان مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، نیز آورده‌اند که وقتی می‌خواهید افق ۵۰ ساله ایران را بنویسید، ایرانیت را دخیل این سند الگو می‌کنید. افق بناست که سیم رابطی بین مبانی، آرمان‌ها و رسالت باشد. این‌ها ضرب‌در افق که عنصر ایرانی و فرهنگ و جامعه ایرانی است، تدابیر را منتج می‌شود. بنابراین خود مرکز الگوی پیشرفت پیاده شدن ایرانیت را در سند این‌گونه دیده‌اند.

ترسیم پنجاه سال یک کشور شوخی‌بردار نیست

در این مسیر که کار را شروع کردیم، این دغدغه‌ای از ابتدا در میان افراد وجود داشت که بیشترشان می‌گفتند این زحمت کشیده می‌شود، آیا دیده هم می‌شود؟ با سیاست‌هایی که شورای فکری داشت، کمک‌های حجت‌الاسلام‌والمسلمین میرمعزی، اهتمام آیت‌الله اعرافی و همچنین دستور مقام معظم رهبری به مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مبنی بر این‌که این تلاش‌ها بررسی و دیده شود، این دغدغه به حداقل رسید؛ رهبری در چند سطر، دستور محکمی‌ دادند که برای ما دلگرم‌کننده بود. البته در تعاملاتی که داشتیم و ارتباطاتی که حاصل شده، تلاش شده این مشکل در حداقل ممکن باشد. مرکز الگو نیز از تدین، اخلاص و عقلانیت کافی برخوردار است؛ و لذا بنده به دوستان اطمینان خاطر می‌دهم که ان‌شاءالله زحمات اندیشمندان حوزوی در سند منعکس خواهد شد.  دغدغه ما اسلامیت سند است که خط‌مشی پنجاه سال کشور را تعیین می‌کند و این مسئله شوخی‌بردار نیست که بتوان به‌سادگی از کنار آن گذشت لذا با توجه به دغدغه‌ای که اینک در حوزویان و متدینان نسبت به سند الگو ایجاد شده است افکار عمومی نیز با این روند همراه است وان‌شاءالله سندی در حد و قواره انقلاب اسلامی که به قول حضرت آقا بالای دست بگیریم و دیگر امت‌های اسلامی را به آن دعوت کنیم تدوین خواهد شد.

گفت‌وگو: علیرضا سهلانی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha